معرفی ییلاقات منطقه لفور
ييلاقات لفور، شامل روستا هاي زيباي لاكوم، لرزنه، سرين، امام زاده حسن، سيال، سنگلج، اسپرز،نجارکلاکو، اسبوکلاکو، گردنه سر، سوادرودبار، و شهر تاریخی آلاشت است. سرزميني رؤيايي در منطق ممرتفع و خوش آب و هوای رشته کوه البرز، جايي كه ابر ها هم به دستبوسي زمين ميآيند. سرزميني در ميان ابرها و كوههاي سبز. براي رفتن به آنجا از مبداء تهران از دو جاده ي هراز و فيروزكوه مي توان استفاده كرد.
مسير ۱دسترسی به ییلاقات لفور- جاده ي بابل - گنج افروز-شیردارکلا-دئوتک-جاده کارسنگ:
مسیر ۲ دسترسی به ییلاقات لفورـ جاده فیروزکوه - قائمشهر -سه راهی آزادمهر-جاده آلاشت.
ييلاقات باصفای مردم لفور
لاکوم: ییلاق بخشی از مردم روستاهای نفت چال،بورخانی و چاکسرای لفور
لرزنه : ییلاق مردم روستاهای دهکلان، لفورک و بخشی از مردم نفت چال لفور
سنگرج:ییلاق مردم روستاهای، لفورک و ؟
سرین :ییلاق مردم روستاهای لفورک و بخشی از مردم پاشاکلا و کفاک لفور
سیال: ییلاق دامداران بورخانی و نفتچال لفور
اسپرز: ییلاق زیبا و باصفای مردم روستاهای عالمکلا و ریسکلا و کالیکلا لفور
نجارکلا: ییلاق با صفای مردم روستای گالش کلا - طایفه گالش روستای گالشکلای لفور
اسبوکلا: ییلاق با صفای طوایف آهنگر و اسبو و میرار- مردم روستاهای گلشکله-اسبوکلا و میرار کلای لفور
گردنه سر: ییاق با صفای مردم روستاهای گشنیان و امیرکلا لفور
مسير۱- مسیر جاده ي بابل - گنج افروز-شیردارکلا-دئوتک-جاده کارسنگ:
از مسير جاده هراز بعد از رسيدن به شهر بابل، جاده گنج افروز به لفور و از آنجا در مسير جاده كارسنگ در پشت سد البرز، تا قلب كوهاي البرزمي توان تاخت. در جاده اي كه از زمان احداث آن در حدود سي سال پيش تا كنون خاكي است. در مسير آن رستوران و اقامت گاهي براي پذيرايي وجود ندارد. اما مسافر با حركت در اين جاده آنچنان محو زيبايي هاي طبيعت مي شود كه نه تنها به فكر رستوران و اقامت گاه نيست بلكه فكر مبداء و مقصد نيز از يادش مي رود و فراموش ميكند از كجا آمده است و به كجا خواهد رفت. مسافر در هركجاي جاده تمايل به توقف دارد، ولي نه براي ديزيهاي رستوران «چهل چشمه» و نه قزلآلاهاي «نمرود»، و يا هيچيك از اينها، بلكه براي تماشاي زيبايي سحر اميز طبيعت سرسبز و درختان سربفلك كشيده، رودهاي هميشه روان و جنگل ها و بوته زار هاي زيباي حاشيه جاده لفور و كارسنگ.
لفور در 40 كيلومتري بابل در سرچشمه هاي بابلرود يا همان رودخانه لفور واقع شده است. اگر در روستا هاي لفور توقفي داشتيد، به ياد داشته باشيد كه مردم لفور فوق العاده نجيب و در مواجهه با افراد غريبه در روستاهايشان محتاط و در عين حال مهمان نوازند. به غريبه ها توصيه مي شود به هر زن و مردي كه رسند آرام سرشان را پايين بياندازند و سلام كنند و احترام متقابل و در خور تحسين آنها را شاهد باشند، آنها زيركانه رفتار هر مسافر غريب را زيردارند. هر گردشگري بايد بداند، گردشگري بدون رفتن ميان مردم بومي، حرف زدن با آنها، شنيدن لهجه ها و درد دلشان و حس فرهنگشان كامل نمي شود.
براي رسيدن به ييلاقات لفور از مسير جاده كارسنگ بايد از جادهاي كوهستاني و جنگلي كه گاهي هم پيچ وخمهايي دارد، گذشت. با ادامه مسير به جلوتر، كوهها و تپه هاي اطراف جاده نمايان تر و سبزتر از قبل خود نمايي ميكنند. علت اين همه سرسبزي نعمت خداداد بارش زياد باران و برف در طول سال است.
بعد از گذشتن از روستاي لفورك و اسبوكلا، افق به يكباره تغيير ميكند. كوه است وجنگل است و رود است و آسمان. و اگر روز ابري باشد كوه است وجنگل است و مه است و ورود است و آسمان.
ا ادامه سفر در مسير جاده كارسنگ به لرزنه دو طرف جاده سبز و بوته زار است. بوي نم و باران با عطر گل و بوته هاي اطراف جاده در هم آميخته و تنفس هواي تازه فقط در اينجا مفهوم و واقعيت پيدا مي كند. در طول مسير همواره رود است و درخت و پونهي وحشي و چشمههايي كه در كنار جاده از دل كوه و جنگل و از ميان سنگ ها سر برآوردهاند.
با ادامه مسير به سمت بالادست و نقاط مرتفع، كم كم درختان انبوه و جنگلهاي سرسبز و درختان مرتفع بتدريج محو و درختان كم ارتفاع و بوته هاي زرشك و ... پديدار ميشوند. تا جايي كه بوته ها هم پراكنده و بكلي محو مي شوند.
كرك تاجننون در حومه روستاي ييلاقي «لرزنه» است. «لرزنه» نيمي از روزهاي سال مهآلود است. لرزنه در گرمترين روزهاي سال، حتي درانجيرپزان مازنيها اگرمهآلودباشد سرد است و آدم در آن لرزان. اينجا هرلحظه دسته هاي جديدي از مه به استقبالت ميآيند. گويي ابرها براي تماشاي نزديك زمينيان امدند. آرام و سنگين، درهم ميپيچند و ميروند تا در انتهاي ذهن و جانت خانه کنند.
با ادامه مسير و در ارتفاعات بالاتر و نقاط مرتفع مه غليظ تر مي شود. در ميان مه، به سركو مي رسي كه سمت راست جاده، دوشاخسنگ معروف لاكومي ها قرار دارد. در دوشاخسنگ در دو مكان جداگانه و با فاصله اي اندك از يكديگر روي تپه هاي ازجنس خاك، تخته سنگ هاي بسيار بزرگي بر روي خاك و در كنار هم قرار گرفتند كه گويي از جاي ديگر به آنجا حمل شدند. بروي يكي از اين تخته سنگ ها نقش پاي بزرگي قرار دارد كه به اعتقاد لاكومي ها نقش پاي رستم است.
با عبور از جاده تقريبا كفي در مسير سربالايي به كنگلو ميرسي. اگر هوا آفتابي باشد. در بالادست كل منطقه مازندران در آن نقطه از ارتفاعات همچون عروسي كه رو گرفته باشد، به يكباره رو به رهگذران مي نماياند.
روستا هاي ييلاقي لفوري ها به تازگي با ساخت و سازهاي بيرويه تغيير چهره دادهاست. خانههايي ويلايي و يك طبقه با چوب و گل و بعضي هم با گچ و سيمان از دل تپه ماهورها بيرون زده و نماي كوه را جلوه اي خاص داده است. در روزهاي تابستان كه فصل اقامت در ييلاق است. در حاشيه اين روستا ها دختران و پسران جوان و نوجوان زيادي براي كوهنوردي استفاده از طبيعت در اينسو و انسو پرسه مي زنند. و بالاخره با ادامه مسير به روستاي امام زاده حسن ميرسي كه مراسم كشتي آن معروف است.
مسير ۲- مسیرجاده فیروزکوه-قائمشهر-سه راهی ازادمهر
از مسير جاده فيروزكوه بعد از ورسك، كم كم درختان انبوه و جنگلهاي حاشیه شمالي البرز پديدار ميشوند. سمت چپ تابلوي خوشآمد به زیراب كنار ايست و بازرسي پليس راه آزادمهر، یکی از سه راهی،جاده الاشت است. با عبور ازروي پل رودخانه راه خروجي به معادن زغالسنگ در سمت راست قرار دارد و تابلوي رهنما از فاصله 35 كيلومتر تا آلاشت خبر مي دهد.
در طول مسير، بويژه در سمت راست جاده، خاك و كوه خاكستري و پوشيده شده از سياهي زغال سنگ نمايان است. 10 كيلومتر آن طرفتر روستايي است كه در زبان محلي به آن «لَله بند» ميگويند. لَل در زبان مازندراني به معني پشه است. به اعتقاد سوادكوهي ها بعد از اين ده، چون ارتفاع زياد ميشود و همينطور به خاطر كم شدن رطوبت ديگر پشه پيدا نمي شود، بعبارتي پشهها نميتوانند از اين روستا بالاتر بروند.با ادامه مسیر بعد از 10 كيلومتر به پیچ های آپون ميرسي كه در مقابل كوهي است كه تا نوك قلهاش جادهي مارپيچ ادامه دارد. هر مسافري بايد بخاطر داشته باشد كه قشنگ ترين جاي سفر او همين جاده آلاشت است. جاده اي كه مقصد و مبدا را از ياد مي برد. بي دليل نيست كه نام جاده آلاشت به عنوان يكي از جاذبه هاي گردشگري ايران ثبت شده است.
با افزايش ارتفاع، تعداد پيچ ها بيشتر و فاصلهي پيچهاي جاده از يكديگركمتر ميشود. در مسير پيچ ها يك سمت جاده پرتگاه است و سمت ديگر آن كوه پوشيده از بوته هاي سبز و رود و همينطور پونهي وحشي و چشمههايي كه در كنار جاده از دل كوه سر برآوردهاند.. حركت در اين مسير با اندکی ترس و دلهره همراه است. ترس از اینکه در جايي از جاده و در سر پيچ ها، جاده بپيچد و راننده نپيچد. كه با كمال تاسف خيلي از راننده ها همراه با پيچ جاده نپيچيدند.
اما زيباييهاي جاده هم گاهي اوقات ترس را از ياد انسان مي برد و اورا در مسير خود ميكشاند. بعد از گذر از آخرين پيچ انگار دنيا را فتح كردي و بر بلنداي كوههاي اطراف، تمام راهي را كه آمدهاي يكجا در مقابل چشمانت نمايان مي شود. جادهاي كه تقريبا شبيه به زندگي است.با ادامه مسير روستاي «ليند» پديدار مي شود. بعد از گذشتن از روستاي «ليند» به دو راهي ميرسي كه يكي به سمت روستاي «سرين» و لرزنه و با ادامه مسير یکی از راه ها تا آنسوي رشتهكوه البرز ادامه دارد. و به کوه های گردنه سر و اسبو کلا و یا قبل از آنها نجار کلا واسپرز ختم می شود.و از طرفی با با ادامه مسیر سر از جلگهي شمالي در ميآورد و ديگر از كوه خيري نيست. برای رفتن به امام زاده حسن باید از سمت لرزنه ادارمه مسیر داد.و همچنین کو های بسیار جالبی در آنجا وجود دارد و همچنین جاهای دیدنی مانند نرو و چشمه و یخچال دیدنی چلیا دره وجود دارد. جاده سمت چپ دوراهی مذکور به روستاي آلاشت ختم می شود.
آلاشت: آلاشت در بن بست كوهها قرار گرفته و آخرين شهر سوادكوه است. كوچههاي سنگ فرشياش تنگ است و در ميان اغلب آنها جويهاي باريك آب روان، و خانه هايي با سقف شيرواني كه نزديك به همز ساخته شده اند. بووميها به اين شهر «اِلاشت»ميگويند «با کسره الف» به اعتقاد برخی از صاحب نظران «اِلاشت» به معني پرستشگاه عقاب. ولی از اظهار نظرهاهای مختلف كارشناسان چنین بر می اید که هنوز درمورد معني آن به توافق نرسيدهاند.
در پايين دست، درهاي است كه روستايي در آن خود نمايي ميكند و در فاصلهاي دور از آن، خانهاي تك افتاده است كه با جادهاي مارپيچ به ده وصل ميشود. روستاييها به آن «دختر پاك» ميگويند و معتقدند كه دختر پاك مدفن بانويي والا قدر است و مردان حق نزديك شدن به آن را ندارند. ماري سمي نگهبان عبادتگاه است و هرگاه كه مردي بخواهد قدم در اين جاده بگذارد با مرگ روبرو ميشود.
هر جمعه دختران و زنان حاجتمند به اين زيارتگاه ميروند تا از دختر پاك مراد بگيرند. دكتر «پرويز ورجاوند»، كارشناس ميراث فرهنگي، اين عبادتگاه را يكي از المانهاي آيين ناهيد ميداند و ميگويد: «تا كنون تحقيق مستندي در مورد اين محل انجام نشده است و هنوز نميتوان اين ديدگاه را كه آلاشت، يكي از محلهاي پرستش ميترا يا ناهيد بوده را رد يا تاييد كرد. آلاشت در شيب دره قرار گرفته است و در قسمت بالايي شهر، منارهي مسجدش با معماري منحصر بفرد خودنمايي ميكند.
صبحگاهان ابرها از آسمان به زمين ميآيند؛ آرام و سنگين، به نوبت به دستبوسي مادر خاك در آلاشت ميروند. آنگاه با آرامي به جايگاه آسماني خود باز ميگردند تا خورشيد ذوبشان كند. به گفته قدیمی ها و در گذشته نه چندان دور سرماي وحشي زمستاني، آلاشت را از سكنه خالي ميكند و تقریبا همه اهالي براي قشلاق به روستاهاي لفور کوچ می کردند. اما هميشه يك خانواده يا يك نفر به عنوان نگهبان باقي ميماند. البته به اعتقاد یکی از دوستان (که در ذیل این نوشته اظهار نظر نمودند.)همیشه این شهر مملو از سکنه بود و حداقل در 500سال اخیر زمستانها خالي از سكنه نميشد. با آنكه در سال های اخیر دبيرستان و مدرسه فني حرفهاي آن منحل شده است. ولي هنوز خانواده های زیادی در فصل زمستان در آلاشت ساكن هستند، ضمن آنكه مدارس دوره های راهنمايي و ابتدايي در اين شهر تقريبا پا برجاست.
سرینِ - روستای ییلاقی مردم لفورک-کفاک و پاشاکلا
روستای سرین یکی از ییلاقات بسیار زیبا و با صفای دهستان ولوپی شهرستان سوادکوه می باشد که در فاصله 35 کیلومتری پلیس راه شهر پل سفید(دو راهی آزاد مهر) و در حدود 3 کیلومتری شهر تاریخی آلاشت قرار دارد. این روستا در ارتفاع 1800 متری از سطح دریا قرار دارد و در واقع یک منطقه کوهستانی و خوش آب و هوا محسوب می شود. روستایی با چشم اندازهای بسیار زیبا که در میان کوه قرار دارد و دارای آب و هوای بسیار خنک در تابستان و هوای بسیار سرد و برفی در زمستان که گاهی ارتفاع برف به بیش از 1 متر می رسد.
در زمان های قدیم روستای سرین در یک محل کوچکی به نام اِسْتِلْ (واقع در شمال شرقی محل فعلی سرین) قرار داشت که تعداد اندکی از افراد در آن سکونت داشتند و به مرور زمان بر اثر شرایط نا مساعد زمین ساکنین به طرف مکان فعلی روستا که قبلا یک مرتع و چراگاه برای دامها بوده است نقل مکان کردند و در این محل سکنی گزیدند و این محل تبدیل به یک روستای زیبای بزرگ شد و ساکنین نام این روستا را به خاطر وجود آستانه مبارک امامزاده سرین که در این روستا قرار دارد و به امامزاده سرین مشهور است. نام این روستا را سِرین نامیدند.
روستای سرین در تابستان حدود بیشتر از 100 خانوار و در زمستان حدود 5 خانوار در آن زندگی می کنند. مردمانی مهمان نواز و خونگرم که با صفا و صمیمیت در کنار هم زندگی می کنند . اصلیت بیشتر ساکنین این روستا از منطقه لفور و از روستای لفورک (که به علت ساخته شدن سد البرز لفور دیگر چیزی از این روستا باقی نمانده است) حدود 80٪ و روستاهای پاشاکلا ، کفاک و.... و اصالت عده کمی هم آلاشتی و ما بقی هم از مناطق مختلف هستند. در حقیقت روستای سرین ییلاق لفورکی ها محسوب می شود.از بزرگترین خانواده های این روستا می توان به خانواده های : یوسفی ،طاهری ،جعفرزاده ،جعفری ، کریمی ، احمدی ، حیدری و غیره اشاره نمود. به دلیل آب و هوای بسیار خنک در فصل بهار و تابستان تعداد زیادی افراد برای تفریح به این روستا می آیند و حتی در فصل سرما اگر برف نباشد باز هم تعدادی از افراد برای تفریح به این روستا می آیند. بیشتر ساکنین این روستا دارای برق ، تلفن ، سیستم آب لوله کشی شده می باشند و این روستا نسبت به روستاها و ییلاقات اطراف دارای اماکانات رفاهی بیشتری است.
مکان های دیدنی و تفریحی روستای سرین:
1- امامزاده سرین:یکی از امامزاده هایی که نام اصلی ایشان حضرت ابراهیم (ع) می باشد و به دلیل این که پای مبارک ایشان از ناحیه سرین پا در این محل به دست کفار قطع شده است و منجر به شهادت ایشان شده است به امامزاده سرین مشهور گردیده است.این امامزاده در ابتدای ورودی روستا در کنار جاده اصلی قرار دارد و کسانی که می خواهند از این روستا عبور کنند می توانند این امامزاده را زیارت کنند.
2- دره سرین: دره بزرگ و بسیار زیبای سرین که از غرب روستا تا جنوب روستا امتداد دارد. در ابتدای دره تعدادی آبشار کوچک و چشمه وجود دارد.
تپه اشچال: در قسمت جنوبی روستا و بعد از دره سرین که از کنار این تپه راه میانبری وجود دارد که بعضی از ساکنین این روستا با پای پیاده و تقریبا 15 دقیقه پیاده روی به شهر آلاشت می روند.
۴- ا ِسْتِلْ:محل بسیار زیبا و دیدنی اِسْتِلْ(به معنی برکه و تالاب) که در شمال شرقی روستا قرار دارد و یک ناحیه مسطح و هموار با درختان جنگلی که چشم انداز بسیار جالبی را بوجود آورده است.
5- جنگل پرتاس: جنگل بسیار زیبا و بزرگ پِرتاسْ در قسمت شمالی روستا که یکی از زیباترین جنگل های شهرستان سواد کوه می باشد.
6- کوه های اطراف سرین که محل مناسبی برای کوه پیمایی و راه پیمایی می باشد.
در داخل روستا زمین فوتبال بزرگی قرار دارد که جوانان و نوجوانان و حتی بزرگسالان در آن بازی می کنند و گهگاهی هم مسابقات فوتبال با شرکت تیمهای زیادی از روستاها و مناطق اطراف برگزار می شود.
در اطراف و داخل روستا گیاهانی مانند: گزنه، پونه، نعنا ،ترشک، گل گاوزبان، اسپند و کاسنی و...
میوه های جنگلی مانند: گوجه سبز، زالزالک، زرشک،گلابی وحشی ، ازگیل و ...به وفور یافت می شود.
همچنین زمین روستای سرین محل مناسبی برای کاشت سیب زمینی می باشد از این رو بیشتر ساکنین روستا در اوایل بهار سیب زمینی می کارند و در پاییز برداشت می کنند.در فصل پاییز هم قارچ های خوراکی فراوانی در اطراف این روستا می روید.
منبع متن: وبلاک سرین
اسپرز ییلاق زیبا و باصفای مردم روستاهای عالمکلا و ریسکلا و کالیکلا
اسپرز ییلاق زیبا و باصفای مردم روستاهای عالمکلا و ریسکلا و کالیکلا است. بخشی از مردم روستاهای عالمکلا ریسکلا و کالیکلا جهت استفاده از هوای خنک و ییلاقی اسپرزدر تابستانها به این روستا کوچ می کنند. مردم این روستاها سالهاست که تابستانها به این مناطق ییلاقی رفته و با صفا و صمیمیت خاصی در کنا




